بررسی دلایل ناترازی انرژی در ایران (مطالعه تطبیقی: ایران و آلمان)

بررسی دلایل ناترازی انرژی در ایران (مطالعه تطبیقی: ایران و آلمان)

رحیم محمدی1

1) دانشجوی دکتری مدیریت دولتی گرایش رفتار سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین

محل انتشار : چهارمین کنگره بین المللی مدیریت، اقتصاد، علوم انسانی و توسعه کسب و کار(4icmba.ir)
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی دلایل ناترازی انرژی در ایران و تحلیل مقایسه‌ای با آلمان می‌پردازد. در دنیای امروزی، انرژی به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای مختلف شناخته می‌شود. ناترازی انرژی، به عنوان عدم توازن میان تولید و مصرف انرژی، می‌تواند عواقب جدی از جمله بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به همراه داشته باشد. ایران به عنوان یکی از کشورهای غنی از منابع نفت و گاز، با چالش‌های متعددی در زمینه ناترازی انرژی روبرو است. این چالش‌ها ناشی از وابستگی شدید به سوخت‌های فسیلی، عدم تنوع در منابع انرژی، مشکلات زیرساختی و تحریم‌های بین‌المللی است. در مقابل، آلمان به عنوان یک کشور صنعتی بدون منابع نفتی، توانسته با اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، ناترازی انرژی را به حداقل برساند. این تحقیق به بررسی علل ناترازی انرژی در ایران و مقایسه آن با سیاست‌های انرژی آلمان می‌پردازد. آلمان با اجرای سیاست‌های جامع و نوآورانه در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی، موفق به کاهش وابستگی به منابع فسیلی و افزایش سهم انرژی‌های پاک در سبد انرژی خود شده است. از جمله این سیاست‌ها می‌توان به «انتقال انرژی» اشاره کرد که شامل افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر، کاهش مصرف انرژی و بهینه‌سازی استفاده از منابع موجود است. نتایج این تحقیق نشان‌دهنده وجود تفاوت‌های قابل‌توجه در مدیریت ناترازی انرژی بین ایران و آلمان است. در ایران، وابستگی شدید به سوخت‌های فسیلی، فرسودگی زیرساخت‌ها، عدم شفافیت در سیاست‌های انرژی و ناکافی بودن سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر از جمله عوامل اصلی ناترازی انرژی شناخته شدند. در مقابل، آلمان با اتخاذ سیاست‌های پایدار در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، موفق به کاهش وابستگی به منابع فسیلی و بهینه‌سازی مصرف انرژی شده است. همچنین، آگاهی عمومی و مشارکت اجتماعی در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با انرژی در آلمان به وضوح بالاتر از ایران است، که این امر به موفقیت سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی این کشور کمک کرده است. در نهایت، این تحقیق بر لزوم بومی‌سازی تجارب موفق آلمان و به‌کارگیری الگوهای مدیریتی مؤثر در ایران تأکید می‌کند تا بتوان به بهبود وضعیت ناترازی انرژی و تحقق توسعه پایدار دست یافت.
کلمات کلیدی : کلمات کلیدی: ناترازی انرژی انرژی‌های تجدیدپذیر سوخت‌های فسیلی سیاست‌های انرژی مدیریت مصرف انرژی