دیدگاه هیوم در باب زیبایی

مهروش کاظمی شیشوان1 طلا علی اکبرزاده اهری2

1) عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر،
2) دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه آزاداسلامی، واحد بین المللی جلفا، گروه معماری، جلفا،

محل انتشار : پنجمین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری(5icsau.com)
چکیده :
این سؤال همیشه وجود داشته که هنر چیست و آن را باید چگونه تعریف کرد. هیوم بحث «خوشایندی» را در هنر، ملاک اصلی برمی‌شمرد و هیچ‌گونه داوری را در مورد آثار هنری صحیح نمی‌داند. «زیرا احساس به چیزی ورای خودش» برنمی‌گردد، خواه آدمی این موضوع را بفهمد و خواه متوجه آن نباشد. یعنی هیوم به نقش عملکرد هنر به ذهن و روح آدم اعتقاد دارد و ملاک زیبایی‌ها را به روح و طبیعت آدمی منسوب می‌کند. البته گفته‌های هیوم بعدها مورد نقد قرار گرفته و چنانچه این مقاله نیز به آن اشاره دارد، او هرگز به چگونگی اجرای «این درونیات مشترک بین آدم‌ها» نپرداخته است. با اینکه هیوم با توجه به مبانی فلسفه‌اش به‌صورت صریح، زیبایی را احساس می‌داند، اما از برخی عبارات وي در آثارش چنین مستفاد می‌شود که زیبایی نه یک احساس که کیفیتی واقعی است و از برخی عبارات دیگر این شائبه ایجاد می‌شود که زیبایی از کیفیات ثانویه محسوب می‌شود. همین تردید در لحن سبب شده است که برخی شارحان تفاسیري از نظریۀ هیوم در مورد زیبایی ارائه دهند که تا حدي با کلیت فلسفۀ او ناسازگار است. در این مقاله تلاش شده است تا با روش تحلیلی توصیفی به طرح دیدگاه هیوم در مورد زیبایی به‌عنوان احساس و تمایز آن از کیفیات ایجادکننده آن پرداخته و دلایل این سوء فهم‌ها روشن شود.
کلمات کلیدی : زیبایی هیوم احساس کیفیات زیبا ساز.