بررسی ساختاری و توصیف کارکردی هیچانه های گیلکی

یحیی آتش زای1 هما رفیعی مقدم کاسانی2

1) استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2) دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

محل انتشار : دومین همایش ملی نگاهی نو به زبان و ادب عامه(ammeh2.ir)
چکیده :
ادبیات شفاهی و عامیانه، مخزنی از اطلاعات نانوشته و زاییدۀ تجربیاتی -است که در مسیر زندگی بشر کسب شده؛ اطلاعاتی که سینه به سینه نقل شده¬ و در اعصاری متمادی مایۀ سرگرمی و تفنّن یا همراه با انتقال ارزش¬های فرهنگی و بومی، به نسل¬های دیگر بوده¬است. ادبیاتی که به نظر می¬رسد در ظاهر چندان مقیّد به رعایت ساختارهای رسمی زبان نیست اما الگوهای منحصر بفرد خود را دارد. در این میان ترانه¬هایی که برای سرگرم کردن کودکان می¬خوانده¬اند و یا کودکان در بازی¬های¬شان آنها را بکار می¬گرفته-اند و اصطلاحاً از آن به «هیچانه¬ها» تعبیر می¬شود، جایگاه ویژه¬ای دارد. هیچانه¬ها مفهومی جهانشمول¬اند و با کمی تغییرات زبانی یا فرهنگی و بومی کارکرد مشترکی در همه جای دنیا دارند. این قبیل ترانه¬ها بیش از آنکه مقیّد به معنا باشند بافتی موسیقایی و سرگرم کننده دارند اما با تعمّق در لایه¬های پنهان و نشانه¬های غایب در آنها می¬توان جسته و گریخته به معانی مرتبط با زیست¬جهان کاربران آن¬ها رسید. این پژوهش به معرفی هیچانه¬های گیلکی و کارکرد آنها و بررسی ویژگی¬ها و میزان تأثیرپذیری آن از فرهنگ بومی گیلان پرداخته¬است. عمده¬ترین نمونه¬ها از کتاب نمایش¬ها و بازی¬های سنّتی گیلان و یا بصورت شفاهی جمع¬آوری شده¬ است.
کلمات کلیدی : هیچانه ترانه های گیلکی ساخت زبانی ساخت معنایی کارکرد بوم شناختی .