جایگاه زبان و فرهنگ بومی بوشهر در شیوه داستان پردازی احسان عبدی پور

جایگاه زبان و فرهنگ بومی بوشهر در شیوه داستان پردازی احسان عبدی پور

سودابه فرخی1 غلامحسین فهندزی سعدی2

1) دانشجوی دکتری دانشگاه الزهرا
2) دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی

محل انتشار : دومین همایش ملی نگاهی نو به زبان و ادب عامه(ammeh2.ir)
چکیده :
این مقاله بر این اندیشه استوار است که زبان و فرهنگِ بومی نه تنها یک ویژگیِ اساسی بلکه می تواند از اصلی‌ترین دلایل هنری شدنِ یک داستان‌ باشد و به مهمترین عامل تأثیرگذاری، بلاغت و رسانگیِ آن بَدَل شود. در مقاله ی حاضر، مؤلفه‌های بومی، در چهار داستان از احسان عبدی‌پور تحلیل و دسته‌بندی شده است. در نهایت، عناصر زبان و فرهنگ بومی در نه گروهِ اسامی، جغرافیای بوشهر، اصطلاحات، ضرب‌المثل، نحو بومی، کلمات انگلیسی، گفتگوهای مطابق لهجۀ محلی و طنز ویژه با عناصر و اشخاص بومی، دسته‌بندی شدند و شیوۀ تأثیر هر یک از آنان بر رسانگی متن بررسی شد. تأثیری که این مؤلفه‌ها بر متن داستان می‌گذارند از رهگذرِ تقویتِ رسانگیِ متن و ایجاد تمایزِ بلاغی است. عمدۀ مؤلفه‌های زبان بومی از طریق برجسته‌سازی به متن داستان غرابت آشنایی‌زدایانه می بخشند و موجب تمایز و تشخص می‌شوند. این فرآیند از دو طریق متفاوت بر دو دسته از مخاطبین اثر، تأثیر مطلوب دارد. مخاطبان بومی و آشنا با زبان و فرهنگ بومی از طریق این مؤلفه‌ها همدلی و انس بیشتری با متن برقرار می‌کنند و متن را واقع‌نما و پذیرفتنی می‌یابند. همچنین آگاهی آنان از ظرایف زبان و لهجه‌های بومی، موجب افزایش التذاذ هنری آنان می‌شود. اما مخاطب غیربومی و ناآشنا با طیفی دیگرگون از زیبایی‌شناسی اثر ارتباط برقرار می‌کند و از غرابت آشنایی‌زدایانۀ اثر لذت می‌برد و همچنین مجالی می‌یابد تا لذت کشف ساختار‌های جدید بلاغی و زبانی را درک کند.
کلمات کلیدی : فرهنگ بومی زبان بومی نحو بومی برجسته‌سازی رسانگی احسان عبدی‌پور