کاربست نظریه کنش ارتباطی در فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی: فضاهای عمومی منطقه 12 تهران)
کاربست نظریه کنش ارتباطی در فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی: فضاهای عمومی منطقه 12 تهران)
مهدیه کوکبی1 نسترن اجیدان پور2 غلامرضا حقیقت نائینی3
1) دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری دانشگاه هنر تهران،ایران-
2) دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، دانشگاه هنر تهران،ایران-
3) دانشیار شهرسازی، مدیرگروه دانشکده شهرسازی، دانشگاه هنر تهران،ایران-
محل انتشار :
دومین کنفرانس بین المللی افق های نو در علوم مهندسی - 18 مرداد ماه 1397 | استانبول - ترکیه | دانشگاه یلدیز تکنیک(eng2018.ir)
چکیده :
امروزه در جوامع مدرن، فن آوری به نیرویی اصلی برای امر تولید و شکل گیری تشکیلات سازمانی و کنترل اجتماعی تبدیل گشته که غلبه عقلانیت علمی، فنی و عقل ابزاری در حوزه تفکر بشری در شهرها به همراه داشته است. لذا نظریهی انتقادی در پاسخ به نارسایی و ناتمامی فرآیند عقلانیت در تاریخ شکل گرفت که غایت اصلی عقل و آزادی را در دستور کار خود قرار داد. هابرماس به عنوان مهمترین نماینده اخیر نظریه انتقادی، اساس نظریه ارتباطی خود را که بر منطق گفت و گو استوار است، به عنوان کلیدی رهایی از عقلانیت ارتباطی، مظرح میکند. در واقع هابرماس در مقابله با پندارهای سوژه محور عقلانیت، به پنداره های ارتباطی خود روی می آورد. نوشتار حاضر با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه پیمایشی، سعی دارد تا به تحلیل نظریه کنش ارتباطی هابرماس در طراحی شهری بپردازد. هدف اصلی تحقیق آن است که با کاربست کنش ارتباطی، نقش گفت و گو و مشارکت را در برنامهریزی و طراحی فضاهای شهری ارتقا دهد.در این راستا با مطالعه اسناد و پرسشنامه و برداشتهای میدانی، معیارهای موثر کنش ارتباطی در طراحی شهری استخراج شده و نحوه تحقق آن در فضاهای تاریخی منتخب مورد سنجش قرار میگیرد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری و تکنیک سوآت بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که تقریباً بیشتر پاسخدهندگان معتقد به عدم تاثیر چندان معیارهای کنش ارتباطی در فضاهای عمومی هستند. به نظر می رسد در این زمینه، ایجاد اعتماد و ظرفیت¬سازی و ارائه سیاستهای مناسب، می¬تواند به عنوان یک حلقه واصل، پیوند مردم، مدیریت شهری و طراح را فراهم، و بدین ترتیب در توسعه مشارکت بر پایه نظریه کنش ارتباطی، تاثیر بسزایی داشته باشد.
کلمات کلیدی :
واژههاي كليدي: کنش ارتباطی
هابرماس
انتقادی
عقلانیت.