حس تعلق و هویت مکانی در معماری معاصر ایران با توجه به افزایش تعاملات اجتماعی و روانشناسی محیطی

حس تعلق و هویت مکانی در معماری معاصر ایران با توجه به افزایش تعاملات اجتماعی و روانشناسی محیطی

ارمیا قادری1 مهناز رضائی2

1) دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، پست
2) دانشجو دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ،پست الکترونیکی

محل انتشار : کنگره بین المللی مهندسی، فناوری و نوآوری(eticong.com/1st)
چکیده :
انسان می تواند به مکان معنا دهد یا معنای خود را از مکان بگیرد، می توان گفت که این رابطه هیچگاه از یک سو به سوی دیگر نبوده است بلکه همیشه و در همه حال این رابطه دوطرفه و به صورت رفت و برگشتی است. مطمئنا این انسان است که با فعالیت خود به مکان معنا می بخشد اما در لحظاتی نیز انسان تحت تاثیر مکان قرار می گیرد. شاید تاثیرات مکان روی انسان به وضوح قابل لمس نباشد اما به جرات می توان گفت که انکار ناپذیر است. اهمیت این موضوع آنجا مشخص می شود که در مورد رابطه ی ناآشنا بودن معماری امروز کشورمان با میزان افزایش ناهنجاری های اجتماعی تحقیق میکنیم. مطمئنا جامعه ای که خود را به محل زندگی اش وابسته نمی داند و در قید هیچ تعلقی نیست افسار گسیخته تر و پرخاشگرانه تر رفتار می کند و هیچ توضیحی هم برای عمل خود نمی یابد اما اگر بتوان این حس تعلق و قرابت را بین مردم و محل زندگیشان ایجاد کرد مطمئنا شاهد خواهیم بود که ناهنجارهایمان از بین رفته و جای خود را به هنجارهای اجتماعی می دهد. ما برای مکانی آشنا احترام قائل هستیم و سرنوشت مکان برایمان مهم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و از دید روانشناسی و جامعه شناسی و معماری به حس تعلق به مکان نگاه شده است. اما پرسشی اصلی در این پژوهش این است که چرا حس تعلق در معماری کنونیِ ایران از بین رفته است؟که به نظر می رسد عواملی همچون عوامل معماری ، اقتصادی ، فرهنگی و جامعه شناسی که با محوریت افزایش مشارکت اجتماعی و تعمیم مکانی و با بررسی موشکافانه ی این عوامل می توان به نتایجی دست یافت و با عطف به این نتایج به راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت رسید.
کلمات کلیدی : حس تعلق هویت مکانی تعاملات اجتماعي روانشناسي محيطي