حکمت به واسطه حواس باطنی و ظاهری در نابینایان

گلناز برکتیان1

1) دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری شیراز، ایران،

محل انتشار : دومین کنفرانس عمران، معماری و شهرسازی کشورهای جهان اسلام(cau2019.ir)
چکیده :
حکمت از آنجایی شروع میشود که نویسنده به دنبال راهی برای رسیدن به راحت تر زندگی کردن انسانها داشته باشد یا از طرفی رابطه حکمت با محیط اطراف انسان ها که در مکانهای خاص زندگی می‌کنند. حکمت خود زبانی سخت است. از ملاصدرا، ارسطو، افلاطون، اشراق سهروردی تا یوهانی پالاسما وغیره تمام عمر خود را صرف حکمت یا حکمت اسلامی یا حکمت روانشناسی و پدیدارشناسی کرده‌اند که فقط به این نتیجه رسیدند که انسان چگونه میتواند با استفاده از حکمت و ادراکی که از محیط اطراف خود درک می کند توانسته است به زندگی خود ادامه دهد.حال شاید این سوال پیش آید که آیا میتوان حکمت را جزئی از حواس یا حواس را جزئی از حکمت خواند؟ شاید در مکان های مختلف و یا در معماری های متفاوت معماران زیادی توجه زیادی به این مسائل داشته باشند از جمله آلوار آلتو و فرانک لوید رایت و غیره پس در این مقاله بیشتر سعی شده که روابط بین حکمت و حوا س را مورد مطالعه قرار داد. حال این موضوع از آنجایی که اهمیت پیدا می کند که امروزه انسان آرام نقشش به مثابه تصمیم‌گیر کمرنگ‌تر شده و خود مغرور فرآورده‌های عصر دیجیتال گشته است.
کلمات کلیدی : حکمت حواس پدیدار شناسی معماری