هندسه‌ی دکارت؛ مبنای شکل‌گیری معماری مدرن

سید محسن موسوی1 رضا سامه2

1) دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران،
2) دکترای معماری، استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران،

محل انتشار : کنفرانس بین المللی روند های نو در مهندسی، علوم و تکنولوژی(etest2020.com)
چکیده :
اولین شکاف‌ها در حوزه‌های فکری حاکم بر اروپای قرون وسطی، بعد از رنسانس به وجود آمد. در این دوران بسیاری از آموزه‌هایی که تا این زمان فراموش شده بودند، مجدداً احیا شدند. با این وجود، پس از وقوع تحوّلات در اروپا، فلسفه هنوز به همان شیوه‌ی دوران افلاطون و ارسطو به کار برده می‌شد؛ تا اینکه دکارت توانست با بیشترین تأثیری که در شکل‌گیری معرفت‌شناسی غرب داشت، به این وضعیت پایان دهد. وی با اتکا بر مکتب اصالت عقل، نیازی به قبول حقایق پذیرفته‌شده در پدیده‌ها نمی‌دید، تا متقاعد شود آن پدیده واقعاً وجود دارد. در واقع اساس تفکر دکارت، اندیشه‌ی خودش بود که باعث به وجود آمدن جنبش فلسفی و ادبی اومانیسم شد. وی علم ریاضی را اساس تمامی علوم قرار داد و با ابداع دستگاه مختصات توانست کلیه‌ی پدیده‌های جهان را قابل سنجش و قیاس به روش ریاضی و هندسی کند. بر همین اساس، بررسی تفکرات دکارت برای درک بهتر عواملی که در پیدایش معماری در دنیای مدرن نقش داشته‌اند، ضروری به نظر می‌رسد. مقاله‌ی حاضر با هدف یافتن این عوامل، به تحلیل چگونگی تأثیرگذاری فلسفه‌ی دکارت و ریشه‌یابی تأثیرپذیری رویکردهای نوین از بنیان‌های هندسی وی می‌باشد. به این منظور ابتدا اندیشه‌ی دکارت و تأثیراتی که بر رویکردهای فلسفی بعد از خود گذاشته، بیان شده و در ادامه به تبیین و ابداعات او در ریاضیات و هندسه پرداخته شده است. سپس تأثیرات اندیشه‌ی دکارتی در مدرنیسم و به دنبال آن معماری مدرن مشخص شده است. در نهایت مبحث رایانش در معماری، شناخت ابزارها و روش‌شناسی آن و تأثیرپذیری آنها از هندسه‌ی دکارتی بیان شده است.
کلمات کلیدی : دکارت هندسه‌ی دکارتی مختصات دکارتی معماری مدرن رایانش