بررسی تفکر وحدت وجودی در دیوان شمس مولانا

محمد رحمانی1 رضا رحمانی2

1) کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه آزاد اسلامی تاکستان،ایران-
2) دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی تاکستان، ایران-

محل انتشار : دومین کنفرانس علمی پژوهشی روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و علوم اجتماعی موناکو(pcesconf.com)
چکیده :
مسئلۀ وحدت وجود در اندیشۀ اسلامی به ویژه در فلسفه و عرفان یکی از مسائل مهم در نحوۀ ارتباط کثرت با وحدت یا کثیر با واحد است که نظریات مختلفی در این خصوص در حوزۀ فلسفی و عرفانی ارائه گردیده است؛ این پژوهش به منظور بررسی اندیشۀ مولانا جلال الدین بلخی در عرفان پیرامون موضوع موحدت وجود فراهم آمده است. دیدگاه مولانا از آن جهت که یکی از عارفان بزرگ است و سرتاسر مثنوی او سرشار از اندیشۀ توحید اوست حائز اهمیت است. او برای رسیدن به حق راه شهود و دل را پیش می گیرد. مولانا خداوند را فراتر از تشبیه به خلق می داند و او را منزه می شمارد. عشق چیزی است که راهنمای اوست و او را به سمت خدایش سوق می دهد، و با اعتقاد به اینکه خلایق تجلی خداوند هستند، بحث کثرت در خداوند را به توحید می رساند. و بر این این عقیده است که هستی مظهر تجلیات خداوند است که ما آن ها را به عنوان کثرات می شناسیم. اما اصل و پایۀ تمام تجلیات به خدا بازمی گردد. انسان حق طلب با صیقل دادن دل و تصفیۀ درون به فنا در صفات حث و شهود او در طبیعت می رسد و وحدت حق با هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی تفکر وحدت وجودی در غزل در رنگ یار بنگر دیوان شمس مولاست و این پژوهش به روش کتابخانه ای نگارش شده است.
کلمات کلیدی : وحدت وجود مولانا جلال الدین بلخی دیوان شمس غزلیات فلسفه