رابطه عواطف مثبت و منفی با راهبردهای سازگاری در مادران دارای کودک ناتوان ذهنی

رابطه عواطف مثبت و منفی با راهبردهای سازگاری در مادران دارای کودک ناتوان ذهنی

دکتر نیلوفر میکاییلی1 شادی فیضی زاد حسنلو2 عبدالحق باشقره3 دکتر سجاد بشرپور4

1) عضوهیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی
2) دانشجوی ارشد رشته روانشناسی بالینی دانشگاه محقق اردبیلی
3) فارغ التحصیل ارشد رشته ی روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه محقق اردبیلی
4) عضوهیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی

محل انتشار : اولین همایش ملی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان(cpcauma.ir)
چکیده :
هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین عواطف مثبت ومنفی با راهبردهای سازگاری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی است. از بین کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر گنبد کاوس در سال 1396 تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این پژوهش نشان داد که مقابله مساله مدار با عواطف مثبت (40/0=r و 01/0 (p< ارتباط مثبت و معنادار و با عواطف منفی (36/0-=r و 05/0< p) ارتباط منفی و معنادار دارد. همچنین، مقابله هیجان مدار با عواطف مثبت (29/0-=r و 01/0 (p< ارتباط منفی و معنادار و با عواطف منفی (25/0=r و 05/0 (p< ارتباط مثبت و معنادار دارد. بنابراین تلویحا نتیجه گرفته می شود که عواطف مثبت در راهبردهای مقابله مساله مدار مادران دارای کودک ناتوان ذهنی نقش دارند و می توانند آنها را تقویت کنند. از سوی دیگر عواطف منفی در کاربرد بیشتر راهبردهای مقابله هیجان مدار مادران دارای کودک ناتوان ذهنی نقش ایفا می نمایند.
کلمات کلیدی : عواطف مثبت و منفی راهبردهای سازگاری کم توان ذهنی