مقایسۀ فردگرایی-جمعگرایی و فرسودگی والدینی در خانوادههای دووالدی و غیردووالدی
مقایسۀ فردگرایی-جمعگرایی و فرسودگی والدینی در خانوادههای دووالدی و غیردووالدی
سیده فاطمه موسوی1
1) دانشیار گروه روانشناسی، پژوهشکده زنان، دانشگاه الزهرا(س)
محل انتشار :
اولین همایش ملی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان(cpcauma.ir)
چکیده :
میزان اهمیتدادن افراد یک فرهنگ به ارزشهای جمعگرایانه و فردگرایانه نقش مهمی در تجربۀ پیامدهای والدینی خانوادهها در آن فرهنگ دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فردگرایی-جمعگرایی و فرسودگی والدینی در سه گروه از خانوادههای دووالدی، تکوالدی و دارای فرزندخواندۀ شهر تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعۀ پژوهش کلیۀ خانوادههای شهر تهران بودند که از آن میان 437 والد (219 پدر و 221 مادر) به روش نمونهگیری دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس خودمستقل- خودوابسته به دیگری و سنجش فرسودگی والدینی بود. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس تکعاملی نشان داد که در خانوادههای مختلف تجربۀ فردگرایی و فرسودگی والدینی معنادار بود (01/0p<). نتایج حاصل از آزمون تعقیبی بنفرنی نشان داد که خانوادههای تکوالدی در فردگرایی و تجربۀ فرسودگی والدینی از خانوادههای دووالدی و دارای فرزندخوانده نمرات بالاتری کسب کردند. وجود مراقبتکنندۀ جایگزین برای دورههای خستگی والدین از وظایف فرزندپروری قادرست لحظاتی از بازتوانی از وظایف سنگین فرزندپروری برای والدین فراهم نماید.
کلمات کلیدی :
فردگرایی
جمعگرایی
فرسودگی والدینی
نوع خانواده