رابطه نیازهای بنیادین بر اساس تئوری انتخاب با خودتنظیمی هیجانی در دانشجویان

علی اصغردرگاهی قرقاشلو¹ محبوبه مظفری² میترا مصلحی جویباری³ فاطمه مصلحی جویباری⁴

1) کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روان شناسی، موسسه آموزش عالی فروردین، قائمشهر، ایران.
2) روانپزشک، گروه روان شناسی، موسسه آموزش عالی فروردین، قائمشهر، ایران.
3) دکتری روانشناسی تربیتی، گروه روان شناسی، موسسه آموزش عالی فروردین، قائمشهر، ایران.
4) دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روان شناسی، موسسه آموزش عالی فروردین، قائمشهر، ایران.

محل انتشار : اولین همایش ملی رواندرمانی ایران(psthir.ir)
چکیده :
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه نیازهای بنیادین براساس تئوری انتخاب با خودتنظیمی هیجانی دانشجویان بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی وهمبستگی است.تعدادجامعه اماری کلیه دانشجویان دوره کارشناسی گروه علوم انسانی دانشگاههای ازادواحدتهران مرکزکه درسال 96-97درحال تحصیل اند،23064 نفر است.نمونه آماری از چهار رشته روانشناسی، مدیریت، حقوق، اقتصاد و حسابداری به صورت تصادفی به عمل آمد. نمونه آماری مورد بررسی این پژوهش، 397 نفر بوده که به ترتیب رشته روانشناسی 102 نفر (زن 52 نفر، مرد 50 نفر)، رشته حقوق 121 نفر (زن 71 نفر، مرد 50 نفر)، رشته اقتصاد و حسابداری 91 نفر (زن 35 نفر، مرد 56 نفر)، رشته مدیریت 83 نفر (زن 52 نفر، مرد 31 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه‏های پژوهش حاضر را پاسخ دادند. تحلیل داده‏ها با استفاده از نرم‏افزار SPSS که 21 مورد و روش آماری توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. با توجه به نتیجه آزمون همبستگی، بین نیاز به عشق، نیاز به تفریح، نیاز به بقا، نیاز به قدرت و نیاز به آزادی با خودتنظیمی هیجانی مثبت و خودتنظیمی هیجانی منفی در سطح 99 درصد (01/0 = p) و بین نیاز به بقا و خودتنظیمی منفی در سطح 95 درصد رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0 = p). بر این اساس با افزایش سطح هرکدام از این متغیرها، متغیر دیگر هم افزایش پیدا خواهد کرد. کلید واژه‏ها: نیازهای بنیادین، تئوری انتخاب، خودتنظیمی هیجانی
کلمات کلیدی : کلید واژه‏ها: نیازهای بنیادین تئوری انتخاب خودتنظیمی هیجانی