بررسی کاربست گره چینی در نماهای پارامتریک(نمونه موردی: کاشی کاری بقعه شیخ صفی الدی اردبیلی)

بررسی کاربست گره چینی در نماهای پارامتریک(نمونه موردی: کاشی کاری بقعه شیخ صفی الدی اردبیلی)

سارا احمدپور1

1) فارغ التحصیل کارشناسی ارشد هنر اسلامی گرایش نگارگری دانشگاه هنر اسلامی تبریز ایران

محل انتشار : ششمین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و مهندسی و سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و شهرسازی آسیا(6icrsie.com)
چکیده :
بخش بزرگی از هنر اسلامی را گره چینی یا نقوش هندسی تشکیل می دهد که در دوره صفوی به خصوص در تزیینات کاشی کاری به اوج خود می رسد. هنر کاشی کاری به کار رفته در بناهای تاریخی و مذهبی در اوج زیبایی و توازن، حاوی مفاهیم عرفانی و القاگر حس اصالت و ارزشمندی در بینندگان هستند و به دلیل داشتن ارزش های نمادین می توانند منبع الهامی موثق جهت طراحی المان های مناظر شهری از جمله نماهای ساختمانی باشند تا جایگزین المان های غیرایرانی در تزیینات نماهای ساختمانی شده و کمبود نقوش متناسب با فرهنگ ایران را جبران کنند. گره چینی ها از الگوی منطقی پیروی کرده و قابل تکثیر در سطوح مختلف هستند که همین وجه تشابه با معماری پارامتریک می تواند گره چینی ها را تبدیل به الگوواره های اولیه یک نمای پارامتریک کند. در مقاله ی حاضر با توجه به این که کاشی کاری بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی می تواند به عنوان یکی از منابع مهم، جهت الهام پذیری در طراحی نماهای پارامتریک و هویت دادن به فضای شهری باشد، مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به منابع اسنادی و کتابخانه ای و انجام مطالعات میدانی سعی دارد که به سؤال مربوطه در ارتباط با چگونگی تأثیر کاربست گره چینی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در هویت بخشی به فضاهای شهری و زنده نگه داشتن آن پاسخ دهد و نتیجه آن که هندسه نقوش کاشی کاری بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قابلیت بالایی از نظر زیبایی و اصالت و معنا جهت طراحی نماهای پارامتریک برای ایجاد فضایی متناسب با فرهنگمان و القای ارزشمندی فضا توأم با حس معنوی در شهروندان دارد و در نهایت پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردیده است.
کلمات کلیدی : گره چینی کاشی کاری بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نمای پارامتریک منظر شهری ایران.