یوهانی پالاسما: خوانش پدیدارشناختی پل های شناور دریاچه ی ایزئو

یوهانی پالاسما: خوانش پدیدارشناختی پل های شناور دریاچه ی ایزئو

نیر طهوری1 میترا دهقان دهنوی2

1) استادیار گروه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، (نویسنده مسئول).
2) دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران،

محل انتشار : ششمین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و مهندسی و سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و شهرسازی آسیا(6icrsie.com)
چکیده :
پدیدارشناسی ازمهم ترین نحله های فلسفی که در آغاز قرن بیستم از سوی متفکرانی همچون هوسرل و هایدگر ارائه شد، در دهه های پایانی همان قرن، به عنوان رویکردی موثر بر شناخت بهتر در نظریه‌پردازی معماری به ‌کار گرفته شد. در مطالعه حاضر، در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است که چگونه می توان پدیدارشناسی را در عمل، جهت تحلیل آثار معماری و خوانش محیط به کار گرفت، با این هدف که با تکیه بر مفاهیم کلیدی يوهانی پالاسما، معمار و نظریه‌پرداز معاصر، که در تبیین و گسترش عرصه پدیدارشناسی معماری تاثیر به سزایی داشته است، به خوانش و تحلیل اثر پل‌های شناور بپردازد. به اين منظور پژوهش به شیوه ی کیفی به روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا با شناخت مفاهیم کلیدی مورد نظر پالاسما و سپس به بررسي این مفاهیم در پروژه ی پل‌های شناور دریاچه ی ایزئو می پردازد. نتایج مطالعه آشکار می کند ‌که پالاسما با تاثیرپذیری از موریس مرلوپونتی، مفاهیمی مانند: نقد بینایی محوری، هم نشینی حواس، تاکید بر لامسه، دیدپیرامونی، خاطره انگیزی و تخیل، بدنمندی، حضور انسان، سکوت و آهستگی، اتمسفر بر عدم اولویت فرم در معماری تاکید می کند. با خوانش این مولفه ها در اثر پل های شناور مشاهده می کنیم که معماري مي تواند با به‌کار گرفتن تمام حواس انساني تجسمي متفاوت از محیط و مفهوم آن و نيز حس مكان متاثر از حضور در محیط را ایجاد کند و مخاطب را به گونه اي متفاوت در معرض ادراك حسي از محيط قرار دهد. مولفه هاي مدنظر پالاسما، در پل های شناور جلوه عملي به خود گرفته اند و مخاطب را در تجربه ی متفاوت از محیط ياري مي کنند.
کلمات کلیدی : پدیدارشناسی یوهانی پالاسما پل های شناور حواس انسان