دین از منظر ویلیام جیمز و نقد آن

عرفان راضی نژاد بارنجی1

1) دانشجوی کارشناسی روانشناسی،دانشگاه محقق اردبیلی،اردبیل،ایران -

محل انتشار : اولین همایش بین المللی و دومین همایش ملی روان‌شناسی و دین(cpruma.ir)
چکیده :
چكيده «دين» كلمه اي عربي است كه در زبان هايي مانند عبري و آرامي به كار رفته و به معناي قضاوت و جزا آمده است مانند‌«يوم الدين» و همچنین به تعاریف متفاوتی از دین در سنت های مختلفی چون اسلام، مسیحیت و ... اشاره شده است. روان شناسی دین، به بررسی پدیدۀ دینداری از منظر روان شناختی میپردازد و درصدد توصیف و تبیین زمینه ها و عوامل دینداری، تجزیه و تحلیل دینداری، سنجش دینداری و بیان آثار و پیامدهای آن در حیات فردی و اجتماعی است. روان شناسی دین به معنای دقیق کلمه عبارت است از: «استفادۀ نظامدار از نظریه ها و روش های روان شناختی در زمینۀ سنت های دینی، تجارب، نگرش ها و رفتارهای مرتبط با آن سنت ها از سوی افراد»(ولف،2001،ص15). هرچند تاریخچۀ رسمی پیدایش روان شناسی دین به اواخر قرن نوزدهم- تقریبا مقارن ایجاد روان شناسی علمی- می رسد امّا تأملات روان شناختی در بارۀ دینداری انسان، سابقه ای دیرینه دارد. در دورۀ جدید، پیشینۀ روان شناسی دین را به طور عمده در سه سنت انگلیسی-آمریکایی، آلمانی و فرانسوی قابل پیگیری می یابیم. در این میان دیدگاه های ویلیام جیمز که از بنیان گذاران مباحث روان شناسی دین، به ویژه تجربۀ دینی است، ارزش مضاعف می یابد. بی تردید دیدگاه جیمز دربارۀ دین و تحلیل های روان شناختی وی دربارۀ پدیدار های دینی، از اندیشه های فلسفی وی دربارۀ پراگماتیسم سرچشمه میگیرد. از دیدگاه جیمز سرچشمه عمیق تر دین، احساس است. جیمز هم تجارب عرفانی را از مقوله احساسات و عواطف می شمرد و هم آنها را داراي حیث معرفتی میداند؛ اما معرفت مورد نظر وي که در متن تجربه حاضر است، معرفتی بدون وساطت مفاهیم است.
کلمات کلیدی : واژگان کلیدی : دين تعریف دین سنت های دینی پراگماتیسم تجربۀ دینی