بازخوانی مفاهیم کاربردی نظریه افردنس ها در حوزه معماری و طراحی محیطی با مروری بر آرا و نظریات مطروحه

بازخوانی مفاهیم کاربردی نظریه افردنس ها در حوزه معماری و طراحی محیطی با مروری بر آرا و نظریات مطروحه

هادي منافزاده1 سحر طوفان2

1) دانشجوی مقطع دکتری تخصصی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز- دانشکده هنر و معماری/تبریز/ایران
2) استادیار ، گروه معماری ، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی معماری، عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب(2icacu.ir)
چکیده :
افردنس مفهومی است پیچیده که از سوی نظریه پردازان علوم رفتاری و روان شناسان محیطی متداول شده است. تئوری اَفُردنس ها بر این اساس توضیح داده میشود که اَفُردنس ها در واقع روابط بین توانایی های موجودات و جزیی از ویژگی های محیطی هستند. بر این اساس آفردنس ها ، مجموعه ای از توانمندی ها و قابلیت ها هستند. آنها نه کاملا عینی هستند و نه کاملا ذهنی؛ بلکه عاملی هستند بینابین. مطالعه بسیاری از تحقیقات منجر به درک رابطه ای دو سویه بین قابلیت های محیط و ادراک کننده در کنار دیگر خصوصیات کاربران شده است .آنها این قابلیت را دارند که به یک تئوری درحوزه های طراحی بدل شوند و طی آن فرآیند طراحی را بهبود بخشند.همچنین آنها می توانند به صورت یک چارچوب نظری برای یک محیط ساخته شده مطرح و روابط مابین محیط و کاربران را ارتقاء دهند. این مقاله بر آن است تا با اتخاذ روش تحقیقی کیفی با رویکردی تطبیقی و تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ایی و مکتوب به تفسیرنظریات مطروحه در این حوزه ، روابط بین افردنس ها، جایگاه مشاهده کنندگان (درک کنندگان) و وقایع ناشی از حضور فرد در بطن محیط بپردازد. این نوشتار بر این باور است که با تحلیل و مداقه در وجوه مختلف مفاهیم مربوطه می توان به دریافت و نگرشی جامع و کاربری در خصوص افردنس ها دست یافت. هدف از این مقاله فراهم کردن تعریفی دقیق از افردنس ها است؛ تعریفی که بتواند از نظر هستی شناسی به آنها اعتبار بیشتری ببخشد و در عین حال عدالت را در مورد مفهوم گیبسون حفظ کند. نتایج نشان می دهد که قابلیتها نه تنها اطلاعاتی برای ادراک محیط هستند بلکه بعنوان منبعی اطلاعاتی برای آنچه که محیط تامین می کند نیز می باشند .از سویی دیگر تمایز در نظر گرفتن جنبه ها و درک ویژگیهای یک شی با مفهوم افردنس ها در ارتباط است. در واقع افردنس ها بازگو کننده نوعی رابطه میان محیط و جانداران هستند اما جزیی از ویژگیِ های ذاتی حیوانات یا محیط نیستند، آنها بسته به توانایی ها و درونیات ادراکی مخاطبان قابل درک و پردازش اند. به عبارت دیگر یک افردنس می تواند روند اعمال شناختی را از طریق جستجوی آگاهانه و عمدی حافظه یا از طریق فرآیند های ادراکی ناخودآگاه تحت تاثیر قرار دهد و از این طریق نوعی رابطه میان فرد و محیط ایجاد نماید .از این رو به نظر می رسد با بهره گیری و شناخت مفاهیم ارائه شده و بهره برداری از آن ها -در فرآیند طراحی - می توان به خلق آثاری معنادار ،متناسب با نیازهای عملکردی کاربران ،دست یافت. نتیجه نهایی اینکه افردنس ها روابط بین جنبه های خاصی از موجودات و جنبه های خاصی از موقعیت ها هستند. افردنس ها ویژگی نیستند یا حداقل همیشه ویژگی نیستند و همچنین افردنس ها در محیط یا جزیی از محیط نیستند.
کلمات کلیدی : افردنس قابلیت ویژگی های محیطی ادراک فضا و معماری