مقایسه تطبیقی رقص قاسم آبادی و رقص یاللی

سیده فرخنده پورنصرانی1

1) دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر.دانشگاه

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی معماری، عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب(2icacu.ir)
چکیده :
رقص¬ها به¬عنوان میراث شفاهی و هنر غیرمادی یکی از جذاب¬ترین حوزه¬هایی هستند که علاوه¬بر جنبه¬های زیباشناختی در فرم¬های حرکتی، دارای مفاهیم و معانی عرفانی، دینی و روایی می¬باشند که در توالی زمان و مکان تحقق پیدا می¬کنند. بازنمود فرهنگ در هنرهای مردمی مانند رقص، بازتولید اندیشه¬ها و ارزش¬های فرهنگی از طریق بدن انسان است. از دریچه رقص¬های فولکور نه¬تنها جهان¬بینی، اساطیر و باورهای یک قوم روایت می¬گردد بلکه ارزش¬های فرهنگی و ساختار اقتصادی جامعه نیز در رقص¬های فولکور بازتاب می¬یابند. رقص قاسم‏آبادی در گیلان و رقص یاللی در آذربایجان، از رقص¬های کهن ایرانی هستند که زیبایی‏شناسی آنها از هماهنگی‏شان با طبیعت و زندگی روزمره نشأت می‏گیرد. در این پژوهش مطالعه‏ای تطبیقی به روش توصیفی- تحلیلی به هدف شناخت بیشتر این دو رقص و دلالت محتواییشان بر مبنای انسان¬شناختی انجام شده است. در ابتدا به توضیح ویژگی¬ها و مشخصات هر یک از رقص¬ها پرداخته شده است، پس از آن با یکدیگر مقایسه شده‌اند.
کلمات کلیدی : رقص رقص قاسم آبادی رقص یاللی