حاشیه‌نشینی و بازتولید بازندگی با تأکید بر تئوری تلفیقی بوردیو

حاشیه‌نشینی و بازتولید بازندگی با تأکید بر تئوری تلفیقی بوردیو

میرداود هاشمی1

1) دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی معماری، عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب(2icacu.ir)
چکیده :
حاشیه نشینی پدیده ای است که بیش از نیم قرن در کنار شهرهای بزرگ در کشور، خودنمائی می کند. تحقیقات بسیاری به جهت حل مسائل، مشکلات و معضلات حاشیه نشینی انجام گرفته، اما با همه تلاش های صورت گرفته، همچنان مناطق حاشیه نشینی با مشکلات خاص خود وجود دارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی چگونگی بازتولید اجتماع و فرهنگ حاشیه نشینی، با تأکید بر مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد؛ ابتدا میدان خانواده و در مرحله بعدی میدان آموزش و پرورش، بر ساختمندی عادت واره عاملان اثرگذارند. به دلیل پایین بودن میزان سرمایه فرهنگی در خانواده های ساکن این مناطق و عدم توانائی در انتقال سرمایه فرهنگی لازم، عادت واره این عاملان اجتماعی جهت کنشگری در میدان های دیگر، از توانائی لازم برخوردار نمی گردند. بنابراین نظر به پایین بودن میزان سرمایه فرهنگی انتقال یافته در خانواده ها، نقش نظام آموزشی در این مناطق از اهمیت شایانی برخوردار است. زیرا میدان آموزش و پرورش پس از خانواده بر عادت واره عاملان اثرگذار است و اگر کمبودهای تربیتی میدان خانواده از طریق این میدان، جبران نشود، ما با بازتولید اجتماعی و فرهنگی حاشیه نشینی مواجه خواهیم بود. نهایتاً بوردیو منشأ مهم در ایجاد نابرابری و بازتولید آن را در خانواده و نظام آموزشی و پیوند آن دو می‌داند.
کلمات کلیدی : حاشیه نشینی سرمایه فرهنگی میدان عادت واره