بررسی متافوریستیک شناخت جایگاه روح هنر به مثابه خاک؛ با رویکردی فلسفی-مینِرالوژیک

رهام امیرپور امرائی¹ مجید سرسنگی² پژمان دادخواه³ سمانه غدیری⁴

1) دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی :
2) دانشيار گروه آموزشی هنرهای نمایشی، دانشکدگان هنرهای زیبا، دانشگاه تهران :
3) استادیار موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری مشهد :
4) دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد تهران، واحد مرکزی :

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی پژوهش ها و دستاوردهای نو در علوم، مهندسی و فناوری های نوین(setbconf.com/2nd)
چکیده :
بیان مسئله : گرچه یکی از مسائل مهم در زیست بومِ بشر و غیر بشر؛ همواره خاک میباشد! اما ما در این تحقیق قصد داریم تا با رویکردی پیش برویم که خاک را در گستره بزرگ تری از فهم قرار دهد؛ اما! در آن هم زمان که از خاک و پیشرفتی دانشبُنیان سخن میگوییم : همچنین دیگر آن خاکِ متعارف نزدِ ما خاک هم نباشد! بلکه به گوهری عرفانی تبدیل شود که باید اصطلاحاً انسان را هم در آن کاشت.. پس این بار زبانی که رازی از قسمتی از چیستیِ خاک بر ما میگشاید با مدد از روح هنر است! هدف : و اگر به سخن بالا توجه کنیم عنصری رابط نیز خواهان است؟! که آن را در میانِ علم و هنر به دین (اخلاق) دریافتیم، که سعی خواهیم داشت تا با برداشتی چندگانه؛ این سخن را به اصلی واحد برسانیم! که آن : چگونه خلاق زیستن است که هر جامعه ای را به سمت پویاییِ بیشتری خواهد برد به ویژه مشرق زمین را. روش تحقیق : حال در این پژوهش ما از هر دو شیوه ی کتابخانه ای و میدانی بهره جستیم، رویکردی ما توصیفی-تحلیلی است ولی همواره در پیِ دیدگاهی کیفی و کاربردی هستیم. جمع بندی : در پایان چشم اندازی نیک داریم تا در میانِ توجه به عناصرِ اربعه (به ویژه خاک) اینبار به مددِ یک تفکر خاکی و نوآور؛ در آگاهی بیشتری فرو رفته که در راه سعادت همواره سر به زیر و دل در آسمان باشیم و سایر محققین بازهم به بسط و گسترشش بپردازند، امید که مفید واقع گردد..
کلمات کلیدی : عناصر اربعه خاک عرفان ایران روح هنر.