بررسی شخصیت و شخصیتپردازی در داستان «قلب زیبای بابور» جمشید خانیان
بررسی شخصیت و شخصیتپردازی در داستان «قلب زیبای بابور» جمشید خانیان
فاطمه صادقی نقدعلی علیا1 ملیحه غفاری2
1) استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2) کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
محل انتشار :
دومین همایش ادبیات تطبیقی، پارسی، عربی و انگلیسی(colitconf.ir)
چکیده :
«شخصیّت» یکی از عناصر مهم داستان است؛ عنصری با ویژگیهای اخلاقی و آگاهانۀ پیششناخته که در انواع داستان و نمایشنامه حضور دارد؛ پایه و اساس داستان است .با این وصف «شخصیتپردازی» از مؤلفههای اصلی و یکی از فنون مهم و قابل توّجه در داستاننویسی است که توانایی و خلاقیت نویسنده را نشان میدهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی عنصر «شخصیت» و انواع آن از لحاظ ماهیت، میزان نقش داستانی، تحوّلپذیری، گستردگی و نوع کاربرد، در رمان «قلب زیبای بابور» جمشید خانیان پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شخصیتهای داستان «قلب زیبای بابور» از نظر کاربردی متنوعند؛ چنانکه شخصیتهای جامع در کنار شخصیتهای ساده دیده میشوند ولی از نظر تحولپذیری، شخصیتهای این داستان (بجز دو شخصیت)، همه ایستا هستند. دقت نظر در توصیف دقیق برخی شخصیتها در بعد ظاهری و روانی از تفوق های هنری در روایت قلب زیبای بابور است.
کلمات کلیدی :
جمشید خانیان
شخصیت
شخصیتپردازی
قلب زیبای بابور.