بررسی ساختار پیرنگ در دو داستان سهراب و فرود در شاهنامه فردوسی
بررسی ساختار پیرنگ در دو داستان سهراب و فرود در شاهنامه فردوسی
نسرین قاسمی1
1) کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
محل انتشار :
سومین کنفرانس بین المللی تحقیقات پیشرفته در مدیریت و علوم انسانی مونیخ، آلمان(huconf.com/3rd)
چکیده :
شاهنامه یکی از محدود حماسههایی است که در آن علاوه بر پرداختن به جنبههای حماسی و قهرمانی، به ابعاد داستانی نیز توجه شده است؛ به عبارتی دیگر شاهنامه تلفیقی از عناصر حماسی و داستانی است. فردوسی با آگاهی کامل از عناصر داستانی، به خوبی از آنها در داستانهایش بهره گرفته و وقایع را بر اساس آنها ساخته و سپس پرداخته است. یکی از عواملی که بیش از همه توجه را جلب میکند، وجود طرح قوی در بیشتر داستانهای شاهنامه، به خصوص داستان سهراب و فرود است. گرچه در گذشته داستاننویسان به طرح توجه کمتری داشتهاند، فردوسی در قرن سه از عامل پیرنگ به عنوان اصلیترین عنصر در شکلگیری و تأثیرگذاری داستانش بهره گرفته است. از آنجا که بیشتر جنبهی حماسي شاهنامه بررسی و تحلیل شده و عناصر داستانی به خصوص ساختار پیرنگ در داستانهای شاهنامه از نظرها دور مانده، نگارنده در این مقاله بر آن است که به بررسی این جنبهی فراموش شده در داستانهای شاهنامه بپردازد و افزون بر بررسی شباهتهای ساختار پیرنگ در داستان فرود و سهراب، تفاوتهای احتمالی را نيز برشمارد.
کلمات کلیدی :
ساختار پیرنگ
فرود
سهراب
شخصیتپردازی
دیدگاه