تحلیل طرح واره حجمی واژه «دل » در غزلیات حافظ

فاطمه جمشیدی بلوکی1

1) دانشجوی دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی گرایش عرفان، دانشگاه مازندران،

محل انتشار : سومین کنفرانس بین المللی تحقیقات پیشرفته در مدیریت و علوم انسانی مونیخ، آلمان(huconf.com/3rd)
چکیده :
چکیده یکی از نظریه های مطرح در شاخه های معنی شناسی، معنا شناسی شناختی است، یکی ازاصول معناشناسی شناختی، جسمی شدگی ساختار مفهومی است، ازجمله ساختار و فرایندهای مفهومی که معناشناسان شناختی به آن پرداخته اند، طرحواره های حجمی یا فضاهای ذهنی است که زیربنای استعاره اند و امروزه مطالعات زبان شناختی به این مهم دست یافته است که بشر بدون استعاره ی مفهومی توانایی اندیشیدن مشکل میشود به همین دلیل با کمک گرفتن از استعاره ی مفهومی بیشتر می توان با افکار اهل زبان آشنا شد و باتوجه به شیوه ی تفکر بشر می توان دریافت انسان برای بیان امور معنوی و ماورای فیزیک، به امورمادی و برخی مصداق ها نیازمند است تا بتواند به آنها اشاره کند. انسان براساس تجربیات فیزیکی خود در جهان خارج ساخت های مفهومی اساسی ای می سازد که این تجربیات عینی امکان درک دیگر مفاهیم در حوزه های انتزاعی نظیر زبان را به وی می دهد و از طرفی ادبیات فارسی که در دوره ای گزارشگرحالات عرفانی عارفان بزرگ بوده است در بسیاری از موارد برای مفهومی کردن این حالات از حوزه های مادی استفاده کرده است، از جمله ی این حوزه ها واژه ی « دل » می باشد که یکی از اصلی ترین منابع معرفتی در عرفان به حساب می آید و از سده های نخستین تا کنون در سروده های شاعران ایرانی با اندیشه های دیگر در آمیخت و خود بابِ بسیار ظریف و لطیفی در شعر پارسی گشوده است. کلید واژه ها: طرحواره های حجمی ،استعاره ی مفهومی ، دل ، غزلیات حافظ .
کلمات کلیدی : کلید واژه ها: طرحواره های حجمی استعاره ی مفهومی دل غزلیات حافظ .