پدیدارشناسی، گذرگاهی ادراکی برای رسیدن به تجربه فضایی در معماری

پدیدارشناسی، گذرگاهی ادراکی برای رسیدن به تجربه فضایی در معماری

نگار فرامرزی فرد1 مسلم زندی2

1) دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد،ایران
2) مسلم زندی، مدرس گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، ایران،

محل انتشار : اولین کنفرانس بین المللی تحقیقات پیشرفته در مهندسی عمران، معماری و شهرسازی(icarcau.com/1st)
چکیده :
در دهه 1950 پس از استیلای پارادایم پوزیتیویستی، در معماری نیز به احیای هویت از دست رفته طی سده گذشته اهتمام ورزیده شد. و بررسی معماری از نگاه پدیدارشناسانه جایگزین فرمالیسم هنری مدرن شد. و فلسفهء پسامدرن پدیدارشناسی، دستیابی به کیفیت بیش تر و به تبع آن زیباشناختی در معماری را امری متعالی دانست که در ناخودآگاه جمعی انسان ها ریشه دوانده و قائل به وجود کنش متقابل میان کالبد انسان و ادراکاتش با محیط اطراف می باشد. بنابراین هدف از این پژوهش پاسخ به این سؤالها است که چگونه با شناخت پدیدارشناسی در معماری میتوان گامهایی به سوی فضایی متجرب از ادراکات چند حسی و بازگرداندن قدرت ارتباطی میان معماری و انسان از طریق غنای حسی او برداشت؟و به تبع چگونه هویت از دست رفته معماری را برای داشتن مکانی با کیفیت تر احیا کنیم؟ لذا در عصر حاضر وظیفه معمار کمک به انسان گمشده با خلق اثری دلی و نه گلی است که سودش در جود آدمیان می باشد. انسانی که راه خانه خویشتن را نیز نمی جوید و معماری را به امری عاری از انسان شناختی مبدل کرده که نامکان ها را پی ریزی میکند. در مقاله حاضر که دارای روشی توصیفی_تحلیلی با رویکردی کمی می باشد با توجه به منابع موجود در مطالعات کتابخانه ای، گردآوری اطلاعات مورد نیاز صورت گرفته است. سپس از دیدگاه استیون هال و یوهانی پالاسما، دو معمار پدیدارشناس، این منظر تشریح شده است و به این نتیجه رسیدیم که فلسفه پدیدارشناسی، بدن انسان را در مرکز جهان می داند و هرگونه ارتباط انسان با جهان پیرامون را از طریق به چالش کشیدن حواس او مؤثر دانسته است پس در معماری پدیدارشناسانه نیز تلاش بر افزایش توانایی محیط در ایجاد ارتباط با ادراکات چند حسی کالبد انسان می باشد که معماری با کیفیت تر را در گرو آن می داند.
کلمات کلیدی : پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی تجربه فضایی استیون هال یوهانی پالاسما