رابطه مهندسی مجدد سازمانی و نوآوری

محمد چقر1 عبدالقادر تکه ئی2

1) دانش آموخته کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گنبد کاووس، گروه مدیریت، گنبد کاووس، ایران
2) استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گنبد کاووس، گروه مدیریت، گنبد کاووس، ایران

محل انتشار : سومین کنگره بین المللی مدیریت، اقتصاد، علوم انسانی و توسعه کسب و کار(3icmba.ir)
چکیده :
این پژوهش با هدف شناخت رابطه مهندسی مجدد سازمانی و نوآوری شکل گرفت؛ تحقیق حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی و از لحاظ روش تحلیل داده ها از نوع همبستگی و ازنظرهدف، کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی کارکنان شرکت پگاه استان گلستان می باشد. که در بازه زمانی مورد مطالعه، تعداد آنها ۱۰۰۰نفر بوده است؛ به منظور تهیه و تعیین حجم نمونه آماری مورد نظر از جدول مورگان بهره گیری شده و تعداد نمونه مطابق این جدول ۲۷۸ نفر محاسبه و بر آورد گردیده؛ روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در پژوهش حاضر برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. محقق؛ داده های به دست آمده از پرسش نامه را پس از استخراج و طبقه بندی از طریق نرم افزار Smart Pls مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ساختار افقی و نوآوری کارکنان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بین عدم تمرکز و نوآوری کارکنان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بین فرهنگ سازمانی تیمی و نوآوری کارکنان اثر مثبت و معنا داری وجود دارد. واژگان کلیدی: ساختار افقی، عدم تمرکز، فرهنگ سازمانی، نوآوری کارکنان. .
کلمات کلیدی : ساختار افقی عدم تمرکز فرهنگ سازمانی نوآوری کارکنان. .