بررسی تطبیقی عناصر نمایشی ارسطویی در دو نگاره از مکاتب هرات و تبریز دوم با موضوع مرگ سیاوش

بررسی تطبیقی عناصر نمایشی ارسطویی در دو نگاره از مکاتب هرات و تبریز دوم با موضوع مرگ سیاوش

زهرا احمدی1

1) کارشناسی ارشد هنر اسلامی دانشگاه هنراسلامی تبریز

محل انتشار : کنفرانس ملی معماری، شهرسازی، هنر، طراحی صنعتی، ساخت و فناوری حکمت بنیان(icahu.com)
چکیده :
این مقاله با هدف بررسی کاربست تمهیدات نمایشی در بازنمایی صحنه مرگ سیاوش در دو نگاره با موضوع مشابه از شاهنامه‌های بایسنقری (مکتب هرات) و تهماسبی (مکتب تبریز دوم) شکل گرفت. طبق بررسی های انجام شده، روایت مرگ سیاوش در شاهنامه با گونه تراژدی در دسته بندی‌های ارسطو از چگونگی نمایش همخوانی دارد. شاهنامه با وجود آنکه در قالب نظم حماسی سروده شده است، در برخی روایت‌ها نظیر مرگ سیاوش همانند پیرنگی برای یک سناریوی تراژیک آتنی عمل کرده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه‌ای و به شیوه توصیف ساختاری و سپس تجزیه و تحلیل عناصر نمایشی در نگاره‌ها انجام گرفت، به دلایل زیر پیروی و انطباق نگاره ها به ویژه نسخه تهماسبی از الگوی ارسطو در بازنمایی صحنه تراژدی استنباط و نتیجه گیری شد. این دلایل به این قرار است: مبنای سوژه پردازی هر دو نگاره معطوف به لحظه مرگ سیاوش و به تعبیر نمایشی، پرده سوم از رویداد تراژیک میباشد؛ چرا که ابیات موجود در کتیبه های هر دو نگاره نیز بر این نکته صحه می‌گذارند. در صحنه آرایی شاهد عدول نسبی هر دو نگاره از متن شاهنامه هستیم. از طرفی حضور همزمان سه رأس تراژدی یعنی، قدرت، حسد و قربانی در شخصیت نگاری نسخه تهماسبی آن را به الگوی وحدت سه گانه زمان، مکان و رویداد ارسطویی نزدیک ساخته است و نیز چینش فیگورهای ناظر و بعضاً در حال سوگواری بر صحنه قتل در این نسخه یادآور شاهدان و سرایندگان در تئاتر ارسطویی است. کنشگری فیگور سیاوش در نسخه بايسنقرى متمركز بر پس از فاجعه است؛ اما نسخه تهماسبی به کشاکش فیگور سیاوش و جلاد در واپسین لحظات قبل از شهادت پرداخته است. این کنشگری در حالات عاطفی چهره سیاوش نیز نمود یافته و به نمایشی تر شدن صحنه افزوده است.
کلمات کلیدی : عناصر نمایشی نگاره مرگ سیاوش وحدت ارسطویی شاهنامه بايسنقرى شاهنامه تهماسبی