تحلیل جایگاه رویکرد تفکر انتقادی درمحتوای کتب علوم اجتماعی دوره متوسطه جمهوری اسلامی ایران

مریم جهانی نژاد¹ دکتر پروین صمدی²

1) دانشجوی کارشناسی ارشد
2) عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی رویکردهای نوین در علوم انسانی(2mahconf.com)
چکیده :
درعصرحاضرکه تحت عنوان عصرانفجاراطلاعات از آن نام برده می شوداطلاعات ازطریق فن آوری های پیشرفته ای همچون اینترنت و شبکه های جهانی اطلاع رسانی به وفور یافت میشوند ، بنابراین صرف داشتن اطلاعات نمی تواند مفید وکارسازباشد بلکه تجزیه وتحلیل و نحوۀ کاربرد این اطلاعات حائزاهمیت است .ویژگی های این عصر سبب می شودتا دانش آموزان به رشد توانایی های شناختی همچون قدرت تفکر،استدلال وتصمیم گیری نیازمند باشند. اندیشمندان تعلیم وتربیت برای دستیابی به چنین مهارتهایی ،رویکردهایی چون تفکر انتقادی را پیشنهاد داده اند.مواجه جوامع بشری با زندگی ها و مسائل پیچیده امروزی ،که راه حل از پیش تعیین شده ای نداردو نیز شدت روند تولید علم،پرورش انسانهایی متفکر و نقاد را می طلبد ما از طریق علوم اجتماعی می‌توانیم به مشاوره‌، آموزش‌، زمینه‌ی تعامل و تبادل‌، تولید فکر و اندیشه‌، حل مشکلات و مسائل جامعه بپردازیم. اگر فرصت هایی را بتوانیم فراهم کنیم برای تعامل بیشتر اصحاب دانش و علم در حوزه‌های علوم اجتماعی‌، این کار می‌تواند در توجیه علمی‌و حل مسائل اجتماعی بسیار موثر باشد و چون کتاب درسی مبنای کار تدریس و معلمان می باشد،این مقاله قصد دارد با تحلیل رویکرد تفکر انتقادی به تحلیل جایگاه آن در کتابهای علوم اجتماعی دوره متوسطه پرداخته شود.روش پژوهش از نوع تحلیل محتواست.واحد تحلیل محتوا ،جملات،تصویر،پرسش هامی باشد.جامعه ی آماری کتاب علوم اجتماعی دوره متوسطه است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که گویه ی شناسایی و تجزیه وتحلیل بیش از سایر گویه ها توجه شده و کمترین میزان توجه به گویه ی خودتنظیمی مربوط می باشد
کلمات کلیدی : واژگان کلیدی: تفکر انتقادی مهارت های تفکر انتقادی علوم اجتماعی محتوای برنامه درسی