زیبایی شناسی نمادین به عنوان الگوی زبانی مشترک
زیبایی شناسی نمادین به عنوان الگوی زبانی مشترک
حمزه غلامعلی زاده1 هدیه پوررحیمی2 مهرداد امیر نژاد مژدهی3
1) استادیار دانشگاه
2) دانشجوی کاشناسی ارشدمعماری دانشگاه گیلان-
3) مربی دانشگاه
محل انتشار :
سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری(3icsau.ir)
چکیده :
در معماری معاصر، شکلگیری ایده اولیه در طراحی و ساخت بناها به شدت ذهنی و سلیقهای می باشد؛ و لازم است که در رویارویی با آثار معماری، معیار مشخصی جهت سنجش ابعاد گوناگون آن وجود داشته باشد. در این ارتباط نظریههای زیبایی شناسی با تبیین معیارها و ارائه زبانی مشترک، تلاش کردهاند به پاسخی جامع و قابل فهم برای افراد، اعم از متخصصین و کاربران دست یابند از اینرو زیباییشناسی نمادین به عنوان آخرین رویکرد معماری نوین ، جهت نیل به یک وحدت نظری عام ، قابل تأمل است و از میان دستهبندیهای منتج از مطالعات روانشناختی، به موضوع اشاره شده ، فرمهای آرکهتایپی ، به دلیل دسترسی ناخودآگاه به پیشینه ذهنی افراد یک فرهنگ ، و قابلیت باز تأویل مکرر از سوی ناظران غیر بومی یا غیر متخصص ، میتوانند در ارائه یک معماری غنی ، موفق عمل کنند. هدف از این نوشتار، ارائه راهکارهایی عملی، جهت دستیابی به یک معماری جهان شمول با استفاده از روش تحلیلی- تفسیری میباشد. در این ارتباط، نیاز به یک الگوی زبانی مشترک احساس میشود که برای همه قابل فهم و درک باشد و قربانی برداشتهای شخصی، منطقهای، آئینی و ... نشود. به گونهای که نه فقط فرقه و یا ملتی خاص توانایی برقراری ارتباط با آن را داشته باشند ، بلکه با هر پیش زمینه فکری، نتیجه واحد باشد. پاسخ به چنین رویکردی بهرهگیری ازمعیارهای زیباییشناسی نمادین و الگوهای نا نوشته ای است که حتی فرا گرفته نمیشوند اما در ناخودآگاه جمعی جریان دارند و همگی راه به سوی الوهیت ، بیکرانگی و یک اصل بنیادین میبرند. هرچند تعریف ارائه شده نیز دارای پارادوکس و اضدادی در خود میباشد اما این تعریف با همین کیفیت برای ناظریک معماری آرکه تایپی در هر گوشه کره خاکی آشناست .
کلمات کلیدی :
زیبایی شناسی نمادین
معماری جهان شمول
الگوی زبانی مشترک
ناخودآگاه جمعی
معماری آرکه تایپی.