بررسی نقش واحد¬ همسایگی در شکل گیری مرکز محله در ایران نسبت به الگوی غربی

بررسی نقش واحد¬ همسایگی در شکل گیری مرکز محله در ایران نسبت به الگوی غربی

امیر حسین رادکیا1 محمد رضا بمانیان2

1) 1- دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری، دانشگاه آزاد واحد کرج،ایران،
2) 2- دکتری تخصصی (PHD) معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران ، عضو هیئت علمی معماری دانشگاه تربیت مدرس تهران،ایران،

محل انتشار : سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری(3icsau.ir)
چکیده :
پیدایش مفهومی چون « محله » دارای تاریخچه طولانی در نظام شهرنشینی ایران و جهان است و ریشه در زندگی جمعی و ارتباط اجتماعی آنها دارد که با اصل مفهوم همسایگی ارتباط تنگاتنگی دارد. نظریه¬ها و جنبش¬های اصلاح طلبانه برای اصلاح ساختار فضایی شهرها که خواستار حذف معضلات و مشکلات محلات و شهرها بودند در دوران پس از انقلاب صنعتی برای بازگرداندن آرامش گذشته به آنها شکل گرفت. یکی از این نظریات تئوری « واحد همسایگی » بود که با طرح مقدماتی « واحدهای خودیار » مطرح شد. در این نوشته به بررسی واحد¬های همسایگی، چگونگی قرارگیری، رویکرد و کاربری¬های موثر آنها در طراحی مراکز محله می¬پردازیم. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که با بهره گیری از اسناد کتابخانه ای، روش¬های تحلیل نظرسنجی و مشاهدات مستقیم از فضا و همچنین برداشت های میدانی از کاربران فضا به جمع آوری و تحلیل داده های مورد نیاز پژوهش پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق، تمرکز بر دو اصل قلمرو محله ای و مرکزیت را نشان می دهد که گویای این است که محله سنتی ایرانی الگویی انعطاف پذیرتر، متنوع تر، کامل تر و جامع تر را ارائه می¬نماید و با استفاده از اصول محله سنتی ایرانی می¬توان مفهوم محله را باز تولید و در شهر¬های معاصر ایران مورد استفاده قرار داد.
کلمات کلیدی : همسایه همجواری مرکز محله حقوق همسایگی.