نقش دلبستگی در ارتقاء حس مکان

نگین ارجمندی1 محمدرضا فاروقی2 عماد محمدی3

1) دانشجوی کارشناسی ارشد معماری پردیس دانشگاهی دانشگاه گیلان-
2) مربی گروه معماری دانشگاه گیلان-
3) دانشجوی کارشناسی ارشد معماری پردیس دانشگاهی دانشگاه گیلان-

محل انتشار : سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری(3icsau.ir)
چکیده :
فضا تنها یک سرپناه برای فعالیت های انسان نیست، بلکه پدیده ایست که انسان در تعامل خود با فضا، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته و بدین طریق فضا تبدیل به مکان می شود. نیاز انسان به تعامل عاطفی با فضایی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی "دلبستگی به مکان" از جمله مهمترین ابعاد رابطه انسان و مکان است. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مفهوم دلبستگی به مکان در سطوح مختلف حس مکان و نقش آن در ارتقاء حس مکان است. بدین منظور ابتدا مفهوم مکان و تفاوت آن با فضا بیان می شود، پس از آن به ارائه تعاریفی از حس مکان از دیدگاه های مختلف روان شناسی محیطی و پدیدارشناسی پرداخته می شود. در ادامه عوامل شکل دهنده حس مکان و سطوح مختلف حس مکان بیان می گردد که جایگاه دلبستگی به مکان در این میان مشخص می¬شود. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی می باشد و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که دلبستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیتها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است. این حس دلبستگی موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگیهای حسی و رفتاری خاص برای افراد می-شود و دارای ابعاد مختلف عاطفی، شناختی، عملکردی و رفتاری می باشند. چهار عامل دلبستگی به مکان یعنی هویت مکانی، وابستگی به مکان، دلبستگی عاطفی و پیوندهای اجتماعی سبب افزایش حس مکان می شوند.
کلمات کلیدی : دلبستگی به مکان هویت مکانی وابستگی به مکان پیوندهای اجتماعی حس مکان.