مقایسه تحلیلی عدالت درفلسفه سیاسی افلاطون و جان راولز (باتاکیدبرنظریه مثال خیرافلاطون)

مقایسه تحلیلی عدالت درفلسفه سیاسی افلاطون و جان راولز (باتاکیدبرنظریه مثال خیرافلاطون)

حبیب عشایری1

1) دانشجوی دکتری تخصصی علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی

محل انتشار : سومین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی(3rstconf.com)
چکیده :
در مدينه فاضله افلاطوني سلسله مراتب به حسب مرتبه دانشي كه افراد دارند، مشخص مي شود. از اين رو فرمانروايان حكيم، نمايندگان « علم شهودي » اند و نگهبانان دستياران آنان هستند و تجزيه و تحليل مسائل و راهنمايي درست افكار مردمان را به عهده دارند. مردمان عادي نيز به ايمان و عقايد درستي كه علما به آنان مي آموزند بسنده مي كنند. بر اين اساس، افلاطون معتقد است توده مردم به سختي و استحكام مفرغ، طبقه نگهبانان دستيار همچون نقره ارزشمند و حاكمان همانند طلا كميابند. مدينه افلاطون، مدينه مردمان خردمند، شجاع، خويشتن دار و عادل است. بنابراين، برقراري حكومت قسط و عدل در روح، به اين معني خواهد بود كه دو قوه خشم و شهوت به زير حكم عقل روند تا نظمي مبتني بر كمال، سراسر وجود انسان را دربر گيرد نظريه عدالت جان راولز كه در سنت كانتي قرار دارد، معطوف به ساختار جامعه و نهادهاي تشكيل دهنده آن است. جوهر انديشه او همان عدالت به مثابه انصاف است. به طور خلاصه انصاف به روش اخلاقي رسيدن به اصول عدالت مربوط مي شود و عدالت به نتايج تصميم گيري منصفانه.روش این تحقیق توصیفی وتحلیلی است.
کلمات کلیدی : عدالت مثال خیر افلاطون جان راولز عدالت به مثابه انصاف