رابطه بين هوش عاطفي مديران و بازدهي كاركنان با تاثير ميانجي سبك رهبري تحول آفرين(مطالعه موردي مركزآمارايران)

رابطه بين هوش عاطفي مديران و بازدهي كاركنان با تاثير ميانجي سبك رهبري تحول آفرين(مطالعه موردي مركزآمارايران)

سيد مصطفي حسيني1 دكتر كيومرث سهرابي2

1) كارشناس ارشد مديريت بازرگاني
2) استاديار دانشگاه آزاداسلامي

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری(2meaconf.com)
چکیده :
اين تحقيق با هدف بررسي رابطه بين هوش عاطفي مديران وبازدهي كاركنان با تاثير سبك رهبري تحول آفرين انجام گرفته است. ابزار گردآوري دادها شامل پرسشنامه رهبري تحول آفرين باس و اووليو (1990)،هوش عاطفي عباس مقيمي (1390)وبازدهي كاركنان (عملكرد شغلي ،رضايت شغلي،تعهد سازماني واسترس شغلي كاركنان ) که همگي از پرسشنامه هاي استاندارد استفاده شده است. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات مديران ارشد وبا سابقه مركزآمارايران واساتيد محترم دانشگاه استفاده شده است، پايايي اين پرسشنامه با نرم افزارspss به روش آلفاي كرون با خ (0904) مي باشد.براي توصيف ويژگيهاي دموگرافيک از نرم افزارspss وبراي تجزيه وتحليل دادها وآزمون فرضيات از نرم افزارamosاستفاده گرديده است. کليه فرضيه هاي تحقيق مورد تاييد قرارگرفت ،نتيجه تحقيق نشان داد كه سبك رهبري تحول آفرين مديران ،ميانجي، رابطه بين هوش عاطفي مديران و بازدهي كاركنان مي باشد ، لذا زماني هوش عاطفي مديران باعث ارتقاء بازدهي كاركنان مي شود كه سازمانها، مديراني با سبك رهبري تحول آفرين با هوش عاطفي بالا بكار گيرند، تا اين مديران، با استفاده از تواناييهاي بالاي خود، ضمن برقراري ارتباط موثر وتشويق كاركنان را به انجام كار فراتر از انتظار و پيروي از اهداف دسته جمعي به جاي اهداف شخصي و القاي توانمندي به كاركنان دررسيدن به اهداف سازماني ، بازدهي کارکنان را ارتقا بخشند
کلمات کلیدی : رهبري تحول آفرين هوش عاطفي مديران عملکرد شغلي رضايت شغلي تعهد سازماني استرس شغلي کارکنان