بررسی اخلاقی مفهوم مصلحت در جمهوری اسلامی

حمیدرضا کشاورز1 اکبر شریفی2 محسن پورکریمی3

1) دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
2) دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی تهران
3) دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل دانشگاه اصفهان

محل انتشار : کنفرانس بین المللی مدیریت و علوم انسانی(icmhconf.com)
چکیده :
اخلاق و گزاره‌هاي مربوط به آن، همواره مورد عنايت و توجه اندیشمندان علوم ديني و نيز دغدغه ذهني فرهيختگان يك جامعه بوده است. معنای اخلاق و مباحثی که پیرامون آن شکل گرفته، نزد متفکران مختلف مباجث زیادی را برانگیخته است. شکل گیری نظریات مختلف در باب فعل اخلاقی و معیار آن شاید یکی از مهم¬ترین مباحثی باشد که در حوزه¬ی فلسفه¬ی اخلاق مطرح شده است.مفهوم مصلحت نیز از جمله مفاهیمی است که در حوزه اندیشه سیاسی بسیار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم در طول تاریخ در فقه سیاسی تشیع و تسنن همواره مطرح بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در باب این مفهوم به احیاگری پرداختند. ایشان با تفسیری نو از مفهوم مصلحت و کارکرد آن، هم¬چنین با فرمان به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، هویت تازه¬ای به این مفهوم بخشیدند. لذا پرداختن به معنا و مفهوم و جایگاه این مفهوم پس از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از پیش اهمیت دارد. رسالت مقاله حاضر بررسی اخلاقی مفهوم مصلحت است.به زبان دیگر در این مقاله برآنیم تا دریابیم آیا محمول¬های اخلاقی قابل اتّصاف به موضوعی در باب مصلحت می¬باشند یا خیر؟ به عبارت بهتر، با پذیرفتن مبنای انتصاب ولی فقیه در مبحث ولایت فقیه و با عنایت به نظام جمهوری اسلامی ایران و جایگاه ولایت فقیه در آن، آیا می¬توان گفت "سنجش و تشخیص مصلحت یک کشور و ملت توسط ولی فقیه خوب است؟ یا خیر؟". برای نیل به این هدف ضمن بررسی معیاز فعل اخلاقی در اندیشه و مکاتب گوناگون، در پایان در راستای این مدعا استدلال می¬شود کهکه بر اساس نظریه¬ اخلاقی اسلام که در واقع جامع نظریات و دیدگاههای واقع¬گرای مابعدالطبیعه است، گزاره¬ی "تشخیص مصلحت یک جامعه توسط ولی فقیه" اخلاقی است.
کلمات کلیدی : مصلحت اخلاق احکام حکومتی. نظریه اخلاقی اسلام.