تحلیل شکل‌گیری امنیت در منطقه خلیج فارس بر اساس نظریۀ امنیتی مکتب کپنهاگ ( امکان یا عدم امکان )

تحلیل شکل‌گیری امنیت در منطقه خلیج فارس بر اساس نظریۀ امنیتی مکتب کپنهاگ ( امکان یا عدم امکان )

مهناز گودرزی1 محمد کفاش نیری2

1) عضو هیات علمی( استادیار ) دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان ( خوراسگان )،گروه روابط بین الملل، اصفهان، ایران
2) دانشجوی دکترا روابط بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان ( خوراسگان )، اصفهان، ایران

محل انتشار : کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و مهندسی(icrsie.com)
چکیده :
منطقه خلیج فارس علی‌رغم تحولات صورت گرفته در روابط بین‌الملل پس از فروپاشی نظام دوقطبی در دهۀ 1990 که همراه با شکل‌گیری و حاکم شدن گفتمانهای امنیتی نوینی بود، همچنان شاهد حاکم بودن گفتمان امنیت منفی مبتنی بر امنیت نظامی دوران جنگ سرد و فاقد الگوی مناسب برای ايجاد امنيت پايدار در منطقه خليج فارس می‌باشد. بر این اساس، دلایل چیرگی چنین گفتمانی در منطقه خلیج فارس و میزان کارآمدی مکتب کپنهاگ به عنوان یکی از این گفتمانهای امنیتی نوین مطرح شده در فهم و تبیین رویکردی امنیتی، جهت دستیابی به الگویی برای امنیت در منطقه خلیج فارس، سوالاتی است که این مقاله تلاش دارد به آن باید پاسخ گوید. از اینرو، با بررسی دلایل چیرگی گفتمان امنیت منفی مبتنی بر امنیت نظامی، می‌توان نتیجه گرفت، علی‌رغم آن که مکتب کپنهاگ می‌تواند به عنوان رهیافتی جدید در مطالعات امنیتی منطقه خلیج فارس در رسیدن به امنیت مطرح شود، ولیکن تسلط گفتمان امنیت منفی مبتنی بر امنیت نظامی در منطقه خلیج فارس، در عمل و اجرا این مکتب را از ناکارآمدی برخودار می‌سازد.
کلمات کلیدی : منطقه خلیج فارس مکتب کپنهاگ امنیت سیاسی امنیت اجتماعی امنیت زیست محیطی امنیت اقتصادی .