تاثیرات تعامل گرایانه معماری بر کالبد سنتی و بومی

تاثیرات تعامل گرایانه معماری بر کالبد سنتی و بومی

هادی فضلی1 رقیه رضانژاد(نسیم)2

1) استادیار، گروه مهندسی عمران، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2) مربی، گروه مهندسی معماری، دانشگاه آزاد واحد یادگارامام شهرری، تهران، ایران

محل انتشار : چهارمین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری(4icsau.ir)
چکیده :
معماری سنتی دیگر ، با جهان شناسی مانوس ومرتبط است . معماری اسلامی ، مانند هر معماری سنتی دیگر ، با جهان شناسی مانوس ومرتبط است. معماری سنتی ایران ، به صورت خاص ، تمثیلی از عالم وجود وانسان ، در سیمای کیهانی اوست . تمدن اسلامي نمونه برجسته يك تمدن سنتي است كه در آن حضور اصول لايتغير خاصي كه در طول زمان وپهناي مكان براين تمدن سايه افكنده ، به روشني پيداست . هنر اسلامي چيزي بيش از پرتو انعكاس روح ، وچه بسا بازتاب وحي قرآني در دنياي خاكي نيست . افسوس كه اين هنر بسيار به ندرت ، به همین دلیل به نظر می رسد که تعرییف جامعه شناسان از هنر دینی و هنر اسلامی با تعریف جامعه شناسانه از هنر به طور کلی تفاوت داشته باشد[1]. رابطه میان معماری و ویژگی های محیطی نه تنها برای معماران بومی اهمیت داردبلکه برای معماران غیربومی که در بستر فرهنگی متفاوتی رشد یافته اند نیز اهمیت به سزایی دارد.کنگاش در فرایندچنین تعاملی هم برای معمار غیربومی وهم برای مخاطبان.کارفرمایان.وتحلیل گرایان مملو ازدریافت های منحصربه فرد و گهکاه تردید امیز است.یکی ازاین تردید ها ان است که در دنیای امروزی که مرزهای قراردادی کشور ها.در پیشگاه معماران اعتبار خود را ازدست داده و انها همواره در جستجوی فرصت هایی تازه در محیط هایی تازه اند ایا طرح این توصیه که اثر معماری می باید با بستر فرهنگی در تعامل باشد معتبراست یا خیر؟انگاره های نوین جهانی شدن که نگرش های منطقه ای را محترم میداند به پرسش فوق پاسخ مثبت داده است.امروزه تصمیم -گیری های سیاسی.اجتماعی.و فرهنگی در نقاط مختلف جهان براساس نگرش جهانی_بومی صورت میگیرد[2]
کلمات کلیدی : منطقه گرایی معماری پایدار وبوم سامانه ها حسن مکان؛ زمینه گرایی؛ منطقه گرایی؛ هویت کالبدی