تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری خود راهبری در ناشنوایان

تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری خود راهبری در ناشنوایان

ارزومهرابی1 مصطفی اکبری2 زیباحیدری3 کبری شهریاری4 حمیدرضاشهبازپور5 سعیده هوشیار6 معصومه همتی7

1) مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی بهزیستی و تامین اجتماعی استان کرمانشاه
2) عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه
3) کارشناس ارشد روانشناسی بالینی.دانشگاه ازاد کرمانشاه
4) کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی ، دانشگاه آزاد بروجرد
5) کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد کرمانشاه
6) کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد خمین
7) کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه رازی کرمانشاه:

محل انتشار : دومین کنفرانس بين‌المللی علـوم انسـانـی، روانـشـنــاسـی و علوم اجتمـاعی(2hpsconf.com)
چکیده :
هدف این پژوهش تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری خودراهبر در افراد ناشنوا بود. جامعه آماری پژوهش، افراد ناشنوا آموزشگاه پندار کرمانشاه بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد ناشنوا انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی به دو گروه، گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش در زمینه تفکر انتقادی در 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. و با توجه به اینکه طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود، ابزار اندازه گیری یادگیری خود راهبر (مقیاس فیشر و همکاران، 2001) در دو نوبت قبل و بعد از آموزش تفکر انتقادی اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده ی تاثیر معنا دار تفکر انتقادی بر میزان خودراهبر کل و مولفه های آن (خود مدیریتی، رغبت برای یادگیری، خود کنترلی) بود. با توجه به تحلیل داده ها، آموزش تفکر انتقادی میزان یادگیری خودراهبر کل و مولفه های آن (خود مدیریتی، رغبت برای یادگیری و خودکنترلی) را افزایش می دهد.
کلمات کلیدی : تفکر انتقادی یادگیری خودراهبر خود مدیریتی رغبت برای یادگیری خود کنترلی