وضعیت اجتماعی-مذهبی مسیحیان در عصر صفوی

محبوبه فرجی1 جواد میرزایی موحد2 صابر وهابی3 علی روشن4 احمدرضا کریمی5 محمدحسین طباخیان6

1) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
2) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
3) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
4) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد ایران شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
5) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
6) دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات

محل انتشار : دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و علوم انسانی(2icmhconf.com)
چکیده :
فعالیت مبلغان مسیحی در ایران سابقه‌ای بس طولانی دارد، و این مبلغان طی اعصار مختلف از دوره صفویه به بعد سعی فراوانی نمودند تا فعالیت‌های تبلیغی را با اهداف سیاسی و اقتصادی همراه کنند. از آنجاکه امپراطوری عثمانی حائل میان ایران و اروپا و در عین حال دشمن مشترک هر دو بود،لذا فعالیت کشیشان مسیحی اروپایی در راستای اهداف سیاسی مبارزه با عثمانی و پیگیری تبلیغ مسیحیت درایران، روبه افزایش نهاد. بر این عوامل باید به شرایط مساعد داخلی ایران،از‌جمله روحیه مهمان‌نوازی و سعه‌صدر ایرانیان در برخورد با ادیان دیگر اشاره کرد که شرایط مناسبی را برای حضور کشیشان مسیحی اروپایی در ایران فراهم نمود. از میان فرقه‌های متعدد مسیحی، پنج فرقه فعالیت‌های تبلیغی و مأموریت‌های سیاسی عمده‌ای را در ایران از عصر صفویه تا قاجار انجام دادند که عبارتند از فرقه‌های: کارملیت، دومینیکن، یسوعی، کاپوسن و آگوستین. از اواخر عصرصفوی سیاست عثمانی ستیزی سلاطین صفوی کاهش یافت و در نتیجه اقدامات کشیشان مسیحی با ناکامی مواجه گردید. این روند، به آرامی در دوره بعد از سقوط صفویه هم ادامه یافت. در این تحقیق سعی می شود از روش توصیفی ـ تاریخی استفاده شود و با تکیه بر منابع دست اول وضعیت مذهبی مسیحیان در دوران صفوی مشخص شود.فرضیه این پژوهش اين‌است‌كه بعضی‌از‌سلاطین صفوی با اقلیت‌های مذهبی خصوصاً مسیحیان با تعصب خشکی برخورد می کردند و عده ی کمی از شاهان مانند شاه عباس نسبت به این اقوام با تساهل و تسامح برخورد می کردند.
کلمات کلیدی : اقلیت های مذهبی مسیحیان ارامنه ایران صفویه