بررسی یافته های نظریه واکنش اجتماعی در حقوق کیفری

الهام فیض آبادی1

1) کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

محل انتشار : دومین کنفرانس علمی پژوهشی روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی و علوم اجتماعی موناکو(pcesconf.com)
چکیده :
تورم جرایم و نیز قرار دادن ضمانت اجرای حبس برای بیشتر محکومان، موجب ایجاد بحران زندان در حال حاضر شده، و تضعیف کارکرد بالینی و اصلاحی زندان نیز بحران فوق را تشدید، بدین سان زندان به آموزشگاه تکرار جرم تبدیل شده است لذا پیشگیری از جرم با رویکرد غیر کیفری و اصلاحی باید از اولویت های سیاست جنایی باشد. در دهه‌‌1950و به ویژه اوایل دهه‌‌1960، با پیوستن اندیشه‌ انتقادی مکتب جرم‌شناسی واکنش اجتماعی، به تمرکز ویژه‌‌ رویکرد تعامل نمادین بر نقش ارزیابی‌های دیگران در تشکیل و تغییر هویت و اعمال شخص، نظریه‌ای متفاوت، به نام نظریه‌ تعامل‌گرایی یا برچسب‌زنی، در انتقاد به جرم‌شناسی کلاسیک، شکل گرفت و به یاری شرایط مستعد حاکم بر آن دوران، در آمریکای شمالی بروز یافت. این نظریه، مفاهیم انحراف و منحرف را به صورت ذهنی و نه عینی تعریف کرد. در علت‌شناسی جرم هم، واکنش‌های اجتماعی رسمی و غیررسمی را از طریق برچسب‌زنی، تحقیر و طرد فرد، موجد جرم و به خصوص، موجب تکرار جرم و پیدایش هویت و حرفه‌ مجرمانه در شخص قلمداد نمود نظریۀ واکنش اجتماعی، از جمله نظریه هایی است که جامعه شناسان و جرم شناسان، برای خنثی ساختن عمل جرمی و یافتن منشای کج‎رفتاری اشخاص در اجتماع مطرح نمودهاند. این نظریه که از سوی صاحب نظرانی همانند: دورکیم، آلبرت رایس، والتررکلس، هیرشی و دیگران مطرح شده بود، بعد از قرن بیستم میلادی، پا به عرصۀ وجود نهاد. مطابق این نظریه، وقتی میتوان از ارتکاب جرم جلوگیری به عمل آورد که اشخاص در جامعه، مورد نظارت و کنترول قرار گیرند؛ زیرا کج‎رفتاری و ارتکاب جرم یک امر طبیعی است و در ماهیت اشخاص وجود دارد. باید سیستم و روشهای را ایجاد کنیم تا از ارتکاب عمل خلاف قانون و عرف، جلوگیری کرده باشیم. این نوشتار، به شکل فشرده، به مطالب یادشده پرداخته است.
کلمات کلیدی : جرم زدايي كيفرزدايي نظريه واکنش اجتماعی