کاربست عقلگرایی انتقادی در برنامهریزی فضایی-شهری
کاربست عقلگرایی انتقادی در برنامهریزی فضایی-شهری
فاطمه صفاری عیسی لو1 محمد حسن یزدانی2
1) 1- دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل،
2) استاد گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
محل انتشار :
سومین کنفرانس بین المللی معماری، عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب(3icacu.ir)
چکیده :
رویکرد خردگرایی انتقادی شکل دگرگون شده، تعدیل شده و بسط یافته پارادایم اثباتی کلاسیک است. این رویکرد با حفظ برخی اصول اثباتی بر این موضع استوار است که علوم طبیعی و اجتماعی گرچه در محتوا با هم متفاوتند، اما از نظر منطق روش شناختی چندان تفاوتی با هم ندارند. این دیدگاه، اثبات گرایی را به نفع یک منطق متفاوت تبیین که مبتنی بر روش انتقادی آزمون و خطا بوده و در آن نظریه ها در مقابل واقعیت مورد آزمون قرار می گیرند، رد میکند. این رهیافت به روش فرضیه نیز مشهور است. رویکرد خردگرایی انتقادی مبتنی بر استدلال قیاسی- فرضیه ای است که در برابر استدلال استقرایی صرف اثبات گرایی قرار دارد. هدف این پژوهش کاربست عقلگرایی انتقادی در برنامهریزی فضایی- شهری میباشد. عقلانیت را میتوان یکی از چارچوبهای شناخت شناسانه موثر بر نظریه برنامهریزی دانست. مرور مطالب مرتبط در این زمینه نشان داد رویکرد عقلانیت انتقادی توانسته است با تکیه بر ظرفیت استدلالی و فراگیر خود، اندیشههای مختلفی را در برنامهریزی فضایی گرد هم آورد.
کلمات کلیدی :
برنامهریزی فضایی
برنامهریزی شهری
عقلانیت انتقادی
عقلانیت کلاسیک