بررسی مکتب فکری اومانیسم و تأثیر متقابل آن با معماری دوره رنسانس

بررسی مکتب فکری اومانیسم و تأثیر متقابل آن با معماری دوره رنسانس

مهدی بهروج1 مسعود یوسفی2

1) پژوهشگر دکترای معماری، دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل
2) دکترای معماری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل

محل انتشار : سومین کنفرانس بین المللی معماری، عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب(3icacu.ir)
چکیده :
واژه رنسانس «نوزایی» معمولاً به یک سلسه دگرگونی های فرهنگی اطلاق می شود که از قرن چهاردهم در ایتالیا آغاز شد و در اواخر قرن پانزدهم به دیگر نقاط اروپا گسترش یافت و دست کم تا قرن هجدهم بر بسیاری از مفروضات بنیادین مربوط به هنر و علوم انسانی تأثیر گذاشت یا آن ها تحت تأثیر خود قرار داد. رنسانس، جنبش نوزایش هنری، اندیشگی و علمی بر شیوه نگرش به انسان و طبیعت و رابطه با خداوند تأثیری ژرف نهاد و راه یکی از شگرف ترین پدیده های تاریخ بشری یعنی مدرنیته را گشود. بزرگترین دستاورد رنسانس نه در تحول شیوه های ساخت بلکه در نگاه انسان به جهان بود. دوران رنسانس (قرن های ۱۴ و ۱۵) را آغاز ظهور اومانیسم یا انسان گرایی جدید در فرهنگ غرب می دانند. اصولاً رنسانس خود پدیدهای اومانیستی است اومانسیتی بر پایه احترام بر انسان و انسان به عنوان ملاک نهایی و اصلی که معتقدند که انسان می تواند به مدد اصول هندسه، رازهای سر به مهره عالم را بگشایند و به نیات خداوند که یکسره قابل درک هستند پی ببرند. حال در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکتب فکری اومانیسم و رنسانس و تأثیرات متقابل آن ها بر هم و انسان محوری پرداخت.
کلمات کلیدی : اومانیسم رنسانس انسان طبیعت